تعطیل شدن کامپیوتر یک نفره | نحوه مقابله با اعتیاد به اینترنت

تعطیل شدن کامپیوتر یک نفره | نحوه مقابله با اعتیاد به اینترنت

انگشت اشاره من دردناک است که پیکان را به سمت "خاموش" می کشاند.

من روی "خاموش کردن" کلیک می کنم.

من به صندلی تکیه می دهم تا یک نفس عمیق بکشم ، اما پس از آن صدای بلند می شود ، "آیا می خواهید تغییرات ایجاد شده در" لیست شیطان یا زیبا #3.xlsb "را ذخیره کنید؟

من به جلو خم می شوم تا روی" ذخیره "کلیک کنم ، در مورد اینکه آیا تصمیم درستی گرفته ام.

خاموش شدن کامپیوتر از سر گرفته می شود. صفحه سیاه می شود. لپ تاپ را می بندم و در کیف می گذارم.

احساس پیروزی می کنم!

من به خانه رانندگی می کنم و ساعت 10 شب از در عبور می کنم. کیفم را روی صندلی ام می اندازم و ناخودآگاه همانطور که همیشه ... انگشت اشاره زخمی ام برای روشن شدن آن دراز می کند ...

< p> من از آن خارج می شوم و جلوی خود را می گیرم! "اوف ، این نزدیک بود."

"وای آنتونی ، خیلی جالب!" من دوش می گیرم ، چای می کشم ، کشش می کنم ، مدیتیشن می کنم ، چراغ ها را خاموش می کنم و Kindle خود را در رختخواب می خوانم تا زمانی که احساس کنم به اندازه کافی خسته شده ام که بخوابم.

وقتی امروز صبح بیدار شدم ، احساس خوبی داشتم- استراحت کرد.

"آنتونی خیلی دیوانه است. شما واقعاً باید این رمان را به یک رمان هیجان انگیز تبدیل کنید! "

درسته ، این داستان چندان جالب نیست ، اما من فکر می کنم که درس اینجا عمیق است.

آیا می توانید حدس بزنید چه چیزی است؟ آیا؟

"اوه ، پس این یک داستان پلیسی است؟"

دلیل خاموش کردن کامپیوتر قبل از آمدن به خانه این بود که در اعتدال خوب نیستم ، به ویژه در عصر. من عادت کردم که به خانه بیایم و در شبکه های اجتماعی شرکت کنم و در یوتیوب گشت و گذار کنم. من درگیر این چیزها می شوم من فکر نمی کنم این چیزها ذاتاً بد باشند ، پس از همه من یک کانال YouTube دارم که در سراسر رسانه های اجتماعی تبلیغ می کنم: LIKE ، SUBSCRIBE و SHARE!

فقط یکی از محدودیت های خود را به عنوان انسان ؛ تلاش زیادی می کند تا بتوانم خودم را از صفحه نمایش دور کنم. آنچه در نهایت اتفاق می افتد این است که من به خودم می گویم که باید برای خوابیدن در ساعت 12 صبح آماده شوم ، اما بعد در مقاله ای غرق می شوم و ساعت 12 صبح به سرعت ساعت 12:15 صبح می شود و سپس ساعت 12:45 صبح ساعت 1 صبح.

من در نهایت خیلی رد می شوم از روال عصرانه من به نفع خواب ، و سپس روز بعد با این وضوح شروع نمی کنم.

متوجه می شوم که فردا امشب شروع می شود.

بسیاری را امتحان کردم راه هایی برای کنترل خودم مانند نصب Chrome Browser Extension StayFocusd ، که زمان استفاده از وب سایت های خاص را محدود می کند. من همچنین برنامه ریزی کردم که مک من به طور خودکار ساعت 12 صبح خاموش شود.

این تاکتیک ها در ابتدا کار می کردند ، اما در نهایت مرورگر ناشناس را بیشتر و بیشتر برای خودم توجیه می کردم که برای "اهداف تحقیقاتی" توجیه می شود. .

سپس پنجره خاموش کردن برنامه را لغو می کنم اعلان فقط برای اینکه بتوانم ابتدا کاری را که انجام می دادم به پایان برسانم ، تا اینکه البته آن چیز به چیز دیگری و سپس به مورد دیگری منتهی شود ...

"کامپیوترمانند کوکائین الکترونیکی است. " - پیتر چرابرو ، مدیر موسسه سمل برای علوم اعصاب

من همچنین یک تلفن هوشمند دارم ، اما به ندرت از آن استفاده می کنم و باعث ناراحتی مادربزرگم می شود که می پرسد: "چرا بیشتر به مادربزرگ زنگ نمی زنی؟" من همچنین به خودم اجازه نمی دهم بازی ها را بارگیری کنم ، زیرا می دانم که به آنها معتاد شده و در نهایت با مشت آهنین تمام Farmville را اداره می کنم!

بنابراین در مقایسه با بسیاری از همسالانم ، من واقعاً مانند یک راهب زندگی کنید ، اما من زندگی را به این دلیل انتخاب می کنم زیرا با ویژگی های اعتیادآور خود آگاه هستم و در تشخیص آنها می توانم خودم را کنترل کنم.

بنابراین ، در مورد استفاده از رایانه من عصر متوجه شدم که باید به خودم یک NO سخت بدهم.

به طور خاص گفتم ، "بعد از اینکه عصر به خانه آمدم تا زمانی که به 1K مشترک YouTube نرسیدم ، از رایانه خود استفاده نخواهم کرد." سپس آن را امضا و تاریخ گذاری کردم تا احساس رسمی تری داشته باشم.

من تا زمانی که به 1K مشترکین نرسیدم ، به خودم هدفی دادم زیرا این یک امتیاز اضافی است که به من انگیزه می دهد تا بیشتر در جهت رسیدن به هدفم تلاش کنم ، اما مهمتر از همه ، پایبند ماندن عهد را باورپذیرتر می کند زیرا اگر به سادگی گفته بودم ، "من عصرها از آن استفاده نخواهم کرد" ، پس از آنکه بتوانم راه خود را برای خروج از آن منطقی کنم ، موضوع زمان بود.

"هر پینگ می تواند فرصتی اجتماعی ، جنسی یا حرفه ای باشد ، و ما برای جواب دادن به زنگ یک پاداش کوچک ، یک دوپامین دریافت می کنیم. این پاداش ها به منزله تکان های انرژی است که موتور اجبار را دوباره شارژ می کند ، درست مانند فرایسی که یک قمارباز با دریافت یک کارت جدید روی میز دریافت می کند. در مجموع ، این اثر قوی است و مقاومت در برابر آن دشوار است. " - جودیت دونات ، محقق رسانه ای MIT

من نذرم را جلوی میز کارم نگه می دارم ، بنابراین هر زمان که تمایل به شکستن آن را داشتم ، آن را می بینم.

فرو ریختن سوزن دیجیتال ... حداقل برای عصر… وقتم را برای برداشتن یک کتاب و قلم آزاد کرده ام ، که در نهایت ، پایان خوبی برای روزم رقم می زند.

از خواندن شما متشکرم! امیدوارم از این داستان پلیسی هیجان انگیز لذت برده باشید! درباره مبارزه و استراتژی اینترنتی خود نظر بدهید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد